رکن الهدی

به عبد القادر(وهابی)گفتم:قبل از هر چیزمن ودوستان می خواهیم نظر شما را در مورد این مطلب مهم بدانم وبا دوستان بشنویم که علمای شما در این زمینه چه حرف هایی می زنند ونظرشان چه می باشد؟

عبد القادر(وهابی):این بحث چون مهم است من دلم می خواهد بیشتر گوش کنم وشنونده باشم لذا خواهرم در این جلسه بیشتر سوال خواهد کرد ومن در میان صحبت های شما اگر سوالی به ذهنم رسید مطرح میکنم.

طلبه :مانعی ندارد

روبه طرف خواهر عبد القادر کردیم وگفتیم :بفرمایید ما منتظریم حرفای شما رو بشنویم

خواهر عبدالقادر:نظر همه علمای اهل سنت وبخش عظیمی از علمای شیعه این است که حضرت زهرا وفات کرده است واین صحبت هایی که در مورد حضرت زهرا میکنید دروغ است و هدف شما و علمای شما از طرح این مباحث تخریب چهره های درخشان اسلام مثل جناب عمر وابو بکر نمی باشد بلکه شما می خواهید شخصیت حضرت علی را تخریب کنید !علی که شما می خواهید شیر خداوحیدر کرار است،درب خیبر رابه یک دست بلند می مندچه طور حاضر می شود که ببیند حضرت زهرا در مقابل چشمانش کتک می خورد ولی ایشان کاری نی کند وتماشا می کند؟!شما که اسم خود را شیعه می گذارید باید بدانید که با اثبات کتک خوردن حضرت فاطمه بی کفایتی حضرت علب نسبت به همسرش ثابت می شود !وثابت می شود که علی نسبت به ناموس خود غیرت نداشته است!(العیاذبالله)

واگر از ما بپرسند :علت وفات حضرت زهرا چه بوده؟پاسخ خواهیم داد :علت اصلی وفات حضرت زهرا ،غصه از دست دادن پیامبربود،چون حضرت فاطمه خیای وابسته ی به پیامبر بودند ،به نظر من حضرت زهرا همان روز وفات پیامبر باید فونت میکرد اما چند ماه دوام اورد .به گفته صحابه وراویان حضرت زهرا هر روز در غم پیامبر اعظم ذوب می شد تا وفات کرد وشهادتی که شما مطرح میکنید افسانه ای بیش نیست.!

آقا مسعود:چه قدر شما تعابیر وقیحانه و بی ادبانه نسبت به حضرت زهرا وحضرت علی داشتید واقعا وقیحانه است که نسبت به بانویی که ريالران شهادت به طهارتش داده این طور برخورد کنید!

طلبه:این حرفهایی که شما زدید شامل چند سوال اساسی می شود که انها را با توکل به خدا وند وعنایت حضرت زهرا جواب میدهیم.

این که شما در حرفهایتان فرمودید :چه طور حضرت علی حاضر می شود که همسرش را بزنند واو نگاه کند وسریع نتیجه گرفتید که العیاذ الله علی بی غیرت است.باید بگویم :هیچ کدام از ما قائل به این حرفها ی شما نیستیم به دلیل این که:

اولا،امام علی در اولین قدم از خود واکنشی نشان داد چنانچه آلوسی مفسر بزرگ اهل سنت در این زمینه می نویسد :عمر با غلاف شمشر به پهلوی مبارک حضرت زهرا وبا تازیانه وبه بازوی ایشان زد.فاطمه صدا زد :یا ابتاه!علی ناگهان از جا برخاست وگریبان عمر را گرفت و بر زمین زد وبر بینی و کردنش کوبید.

نقل این قضیه به هر نیتی که باشد حاکی از این است که حضرت علی از خودشان وکنش نشان دادندو واکنش حضرت علی در منابع معتبرشیعه در قرن اول ودوم وجود داشته.

ثانیا:بر فرض که این که حضزت واکنش از خود نشان نداده ودلیل این که از خودشان واکنشی نشان نداده اند به همان دلیلی است که پیامبر اکرم در مکه مکرمه در برابر شکنجه صحابه وحتی قتل سمیه ،مادر عمار یاسر واکنش ندادند.

ثالثا:وقتی صحابه به خانه ی عثمان حمله ور شدند،معترض همسر او شدند وحتی دست همسرش رابا شمشیر قطع کردند وعثمن هیچ واکنشی نشان نداد آیا شما می توتنید بگویید :عثمان ،انسان بی غیرت یبوده که ارز ناموسش دفاع نکرد یا می گویید:مصلحتی در کار بوده است اگر بگویید مصلحتی در کار بوده پس در جریان حمله به خانه ی وحی نیز مصلحتی در کار بوده است لذا این مسائل ارتباطی به غیرت حضرت علی ندارد.

و اما می گویید:بخش عظیمی از علمای شیعه قائل به وفات حضرت زهرا بوده اند !باید بگویم::اگر این را برای شیعیانی کهدر این جا نشسته ایم مگویید که این یک دروغ محض است ،شیع در طول تاریخ از زمان حیات امیر المومنین حیدر کرار تا زمان ائمه وفقهای اعلی الله مقامهم الشریف متفق القول بوده اند که حضرت زهرا به شهادت رسیده اند .ما در روایت صحصحی که از اما م موسی بن جعفر در کتاب اصول کافی مر حوم کلینی آمده است متوجه میشویم که حضرت زهرا به شهادت رسیده اند نه این که به وفات کرده اباشند ،حضرت موسی بن جهفر می فرماین:انّ فاطمه (علیها السلام)صدیقه الشهیده یعنی این که حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)شهیده است وعقیده لا ینفک شیعه همین است.

سلیم بن قیس که از اصحاب امام علی بوده است در کتاب خود آورده است :عمر درب خانه حضرت فاطمه را به آتش کشید ودر را باز کرد ووارد شد اگر عقیده شیعیان را می خواهید نسبت به شهادت حضرت زهرا بدانید این است عقیده ما واز این عقیده شریفه سر سوزنی هم عقب نشینی نمیکنیم ،عقب نشینی از عقیده داشتن به شهادت حضرت زهرا عقب نشینی از عقاید متقن ومسلم شیعه است وشیعیان هیچ وقت چنین کار ینمی کنند .

اما اینکه فرمودید:نظر تمام علمای اهل سنت این است که حضرت فاطمه زهرا وفات کرده اند این هم از اشتبا هات فاحش شما می باشد ومن با صراحت می گویم :این مطلب عقیده تمام علمای شما نمی باشد اگر شما جاهل هستید ومسئله را نمی دانید وبه کتاب های خودتان مراجعه نمی کنید چرا همه ی علمای اهل سنت را با خودتان همرا ه می کنید وتقصیر ما چه می باشد که جهل ونادانی خودتان را وسیله پیاده کردن اهداف استکبار جهانی قرار می دهید ؟وبا طرح این مسائل اختلاف انگیز می خواهید شعله فتنه اختلاف میان شیعه وسنی را روشن کنید!

عبد القادر:ببخشید میشود بگویید کدام یک از علمای ما قائل به این مطالبی که شما گفتین هستند؟

طلبه:

من قبل از این که جواب شما را بگویمیک سوال از شما می پرسم . نظر شمارا درباره آقای جوینی چه می باشد؟

خواهر عبد القادر:ایشان پیشوای محدثان ویگانه وکامل وفخر اسلام است.

طلبه:الحمدلله که ایشان را از محدثان معرفی کردید.

خواهرعبد القادر:این حرف من نیست بلکه حرف امام ذهبی که از استوانه های علمی ما اهل سنت محسوب می شود می باشد.

طلبه:من کار ندارم که حرف چه شخصیتی است من می خواهم بگوییم همین آقای جوینی که شما،اورا امام محدثان خواندید در کتاب خودش به نام فرائد السمطین ج2 ص34شهادت حضرت زهرا را به عنوان قضیه قطعیه نقل میکند وغیر از قضیه شهادت ،مصائب جانسوز وناگواری که بر حضرت زهرا گذشته است را هم متذکر می شود،به عنوان مثال به این نمونه توجه فرمایید:راوی میگوید«وقتی حضرت زهرا در آخرین لحظات زندگی پیامبر اکرم وارد منزل پیامبر شد پیامبر کرم چشمش به حضرت زهرا افتادوقطرات اشک از چشمش جار یشد سوال کردم :ای پیامبر خدا!چرا گریه می کنی؟فرمود :وقتی چشمم به زهرا افتاد به یاد آوردم مصایبی را که بعد از من به زهرا وارد میشود می بینم که ذلت و خواری داخل خان زهرا شده ،حرمت اورا میشکنند ،حق اورا به یغما میبرند،ارث اورا تصرف میکنند.پهلوی اورا می شکنند وجنین اورا سقط میکنند،در حالی که او فریاد میزند ،یا محمدا،ولی کسی به او کمک نمیکند.از مردم کمک می طلبدولی کسی به فریادش نمیرسد…اول کسی که به من ملحق میشود ،زهرااست .پس او نزد من در حالی که محزون است وگرفته وغمناک وحقش غصب شده وبه شهادت رسیده است.»

خواهر محترم وآقای عبد القادردر این سخنان علامه حلی وشیخ کلینی وطوسی نیست بلکه حرف امام اللئمه اهل سنت جناب جوینی است.

جالب این است که می گویید :«پیامبر وقتی این جریانات را تعریف کردند حضرت زهرا را در این وضعیت تماشا میکردند می فرمایند:دست بر می دارم و نفرین میکنم وم ی گوییم :خدایا!لعنت کن کسی را که به او ظلم کرده ودر آتش جاودانه قرار ده هرکه اورا کتک زده تا فرزندش سقط بشود ودر این حال ملائکه آمین می گویند وما هم آمین م یگوییم .بلکه تمام دل باختگان مکتب اهل بیت (علیه السام )امین میگویند»

این پیام مقتضای آیه مدت است این مدلول است آیه تطهیر ومباهله است واین اولین لبیک به ندای سوره هل اتی است ،شما که مدعی افسانه بودن شهادت حضرت زهرا هستید لا اقل به همین کلام آقای جوینی پاسخ دهید.

ابن تیمیه که تمام تلاشش این بود که فرهنگ وآثار اهل بیت را حذف کند نتوانست این قضیه راانکار کند لذا دست به توجیه زده ومی گوید:عمر ،در خانه حضرت زهرا را گشود به خاطر اینکه می خواست ببیند علی وحضرت زهرا چیزی را از بیت المال مخفی کرده اند یا نه ؟!وعمر می خواست انها را در میان مردم توزیع کند!

البته گاهی اوقات که انسان عقلش را دست شیطان بدهداز این حرفها میزند.بله اقای ابن تیمیه نتئانسته حمله به خانه وحی را انکار کند لذا توجیه میکند.

همچنین آقای بلاذری در انساب الا شراف قضیه هجوم به خانه حضرت زهرا وآتش اوردن برای آتش زدن آنجا را به عنوان یک قضییه قطع نقل میکند وروایتش هم صحیح است.

شهرستانی در کتاب ملل ونحل خودش می گوید :عمر انچنان در روز بیعت،لگد به حضرت زهرا زد که جنین داخل شکم زهرا سقط شد. عمر فریاد می زدکه:آتش بزنید خانه را با همه سامنانش غیر از علی وحضرت زهرا وامام حسن وامام حسین دیگری در خانه نبود(ملل ونحل ج1 ص57).

هم چنین مقاتل بن عطیه در کتاب «الامامه والخلافه»ص160مس گوید :عمر آتش جمع کرد در پشت درب خانه حضرت زهرا وخانه را آتش زد و هنگامی که حضرت زهرا پشت درب آمد ولگد به در زد در حالی که میخ در به سینه ی حضرت زهرا فرو رفت!وجنین آن حضرت سقط شد وحضرت به خاطر همین مریضی به شهادت رسیدند.( الامامه والخلافه مقاتل ابن عطیه ص160 )این مطلب هم در کتاب مصنف ابن ابی شیبه ج8ص572آمده است وهم در الوافی للوفیات صفدی ج5 ص347آمده است.

همچنین ابن قتیبه دینوری در کتاب خودش با نام الامامه والسیاسه ج1ص30 خیلی بیشتر از این موارئد شرح داده است.

خواهر عبد القادر:کتاب الامامه والسیاسه متعلق به آقای ابن قتیبه نمی باشد!

طلبه:این حرف های شما بی اساس است چون می خواهید حقایقی را که ایشان نقل کرده اند زیر سوال ببرید زیرا اصل کتاب را منتسب به ایشان نمی دانید در صورتی که شخصیت های برجسته ای مثل ابن هیثمی در تطهیر الجنان ص74وآقای ابوبکر بن عربی ناصبی در العواصم من القواصم ص248وآقای فرید وجدی در کتاب دائر المعارف قرن 20جدوم ص754ودیگران از علما می گویند:این کتاب از ایشان می باشد .بهتر است دست از تعصب و تقلید کور کورانه برداریدوبیشتر در آموخته های خود تان تامل کنید واین جملاتی راکه علمای بزرگ خودتان در مورد شهادت حضرت زهرا گفته اند را نادیده نگیرید وروی کلمات این آقایان تامل بفرمایید وجز او،در سخنان بزرگان دیگرتان را که گفتم چه کار می کنید؟

عبدالقادر :باور حرف های شما برا ی ما سخت است چون ما،در این زمینه سوالات زیادی برایمان پیش آمده که باید از شما بپرسیم.

طلبه:این ها حرفهای من نیست حرفهای علمای خودتان است وچندین بار به شما گفته ام سوالاتتان را تا جایی که در حد توانم علمی ام باشد جواب میدهم.

ادامه هم داره اگه دوست داشتین میذارم ان شاءلله

صفحات: 1· 2